آواز افشار یا افشاری آوازیست مغموم و دردناك كه از داستان هجران و فراق سخن میراند. این آواز برای نشان دادن حالاتی مانند ناله های جانسوز هجران و شكایت از بی وفائیها و اظهار درد و اندوه درونی گوشه ای بنام رهاب كه معمولاً درآخر افشاری خوانده یا نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش برعكس خود افشاری است. سوز و گداز و ناله و شكایت ندارد بلكه به پیر تجربه دیده ای شبیه است (مانن شور) كه میخواهد آب خنكی بر دل داغ دیده مصیبت دیدگان بریزد و آنان رابا نصایح دلپذیر امیدوار كند و در ضمن بگوید كه آرزوی بشر تمام شدنی نیست، پس برای آنكه آسوده زیست كنیم باید دامان آرزو را فرا كشیم تا ادامه زندگی كه گا ه با رنج و محنت و زمانی با شادی و مسرت توأم است سهل و آسان باشد. البته افشاری در نهان خود یك شعف و سروری دار دكه در عین نهفتگی آشكار نیز میباشد